گل پسر ما پرهامگل پسر ما پرهام، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

حرفهای بابایی (پرهام و بابائیش )

پاییزه و پاییزه

1390/7/16 15:56
نویسنده : بابا محسن
1,519 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و صد سلام به همه دوستان گل و بی همتای خودمون . امیدواریم این چند روز که ما نبودیم بهتون خوش گذشته باشه و از دست این پدر و پسر شیطون نفسی کشیده باشین ! ( یکمی لوس بازی بعد این همه غیبت لازمه ..! زبان)

راستش این مدت هیج کجا نبودیم و مامانی خونه آبجی مشغول تر و خشک کردن مهدیس خانوم ! و منم با این اخلاق جدید پرهام خان همش در حال بازیه " خونه خاله از اینوره یا از اونوره "آخ  منظورم اینه که وقتی میومد پیش من میگفت مامانو میخوام وقتی میبردمش اونجا میگفت بابا را میخوام ...! دلش میخواست همزمان سه تایی کنار هم باشیم -ابرو این کاراش به نوعی باعث خرسندی من میشه چون پرهام مثل یک گره محکم طناب زندگی ما را به هم پیوند داده که با هربار بریده شدن این طناب من و مامانی را بیشتر به هم نزدیک میکنه و میخواد بگه آرامش و آسایش یعنی سه تایی کنار هم بودن .

پاییز با همه زیبایی هاش ، همیشه با خودش انواع و اقسام میکروبها رو میاره و به لطف این هوای پاک کشورمون و رعایت کامل موازین بهداشتی توسط مردم همیشه در عطسه مون ! خیلی هم به ویروسها خوش میگذره و تا آخر بهار سینه به سینه و دست به دست حلوا حلوا میشن ! و غیر ممکنه کسی را بی نصیب بذارن ! اینم از سهمیه امسال ما که خانوادگی ...بعله ...! به علاوه دندون درد اینجانب و ...  که ننویسم بهتره.

شیرین زبونیهای پرهام مهمترین و بامزه ترین سوژه اینروزهای ماست که با نوشتن فقط 10 درصد حق مطلب ادا میشه و خدا برسونه چند ساعت وقت آزاد که صداشو بذارم تو وبلاگش !

 

امروز یک روز خوبیه چون

 سالگرد عقد پیمان زناشویی و شروع زندگی مشترک من و مامانیه - 

از اون سال هروقت پاییز میشه و نسیم سردش بدنمو مور مور میکنه یاد اونروزها میافتم که چه بی پروا ساعتها وقتمون را صرف پیاده روی و حرف زدن توی کوچه و پس کوچه های خلوت شهرمون می کردیم . مسیری را که میشد با ماشین طی کرد قدم زنان  گز میکردیم که بیشتر کنار هم باشیم  ! بدون شکایت و گله ایی از کفشها و پاهای خسته و سیلی سرد باد . وقتی دستهامونو توی دست هم میگرفتیم ، از حرارتش تمام سلولهای بدنمون گرم میشد و جون تازه میگرفت و حالا اون گرمای دلچسب را توی دستهای کوچولوی پرهام  حس میکنیم وقتی که سه تایی توی خیابون قدم میزنیم و دستهاشو توی دستمون میفشریم ...


 

دوم اینکه : روز تولد یکتا خواهرزاده عزیزم و به تعبیری دختر عمه پرهام هم هست . که بهش تبریک میگیم و از خدا میخواهیم به خودش و داداش علی و مامان و باباش طول عمر با عزت همراه با سلامتی و شادکامی و بخصوص سرشار از موفقیت عطا کنه .

یکتا جان تولدت مبارک

 روز کــودک مبارک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (54)

مامان زهرا نازنازی
17 مهر 90 0:42
★/(,")\★
..★/♥\★..
.★_| |_★.

سالگرد ازدواجتون مبارک باشه بابایی
روزت مبارک پرهام عزیزم

خیلی خیلی ممنون
فرشته مامان امين رضا
17 مهر 90 7:32
سلام بابائي

مباركه سالگرد عقدتون اميدوارم سه تائي دركنارهم شاد سلامت وخوش باشين.
پرهام شيرين زبونو ببوسين.
تولد يكتاجونم تبريك ميگم.

موفق باشين.


سلام
تشکر میکنم
چشم - یک بوس نه صد بوس ...
بازم ممنون
مامان پرهام
17 مهر 90 14:17
روزت مبارک خاله جون پرهام
پیوندتون هم مبارک
اشکال نداره غیبت کنین

ممنون
بازم ممنون
این یکیو نمیدونم چی بگم - شرمنده ...
مامان آريا
17 مهر 90 14:55
به به سلام بابايي خان چه عجب بالاخره آپ كردين غيبتتون غير موجه بود
خدارو شكر كه همگي خوب هستين
سالگرد عقدتونو تبريك مي گم و اميدوارم ساليان سال در كنار هم خوب و خوش زندگي كنين و شاهد به ثمر رسيدن پرهامي باشين
تولد دختر خواهرتون يكتا جونم مبارك اميدوارم صد و بيست ساله بشه
از طرف من پرهامي خاله رو ببوسيد دلمون براي كاراش كه مي نويسيد و شيرين زبونياش تنگ شده بود

ببخشید ... فردا میگم مامانم بیاد مدرسه ...
قربان شما
بازم ممنون
تازگیها بی وقفه حرف میزنه ! همش تقصیر مامانشه ! بهش تخم کفتر داد خورد حالا بگیره تحویل !
مامان ماهان
17 مهر 90 16:14
سلام سالگرد ازدواجتون رو تبریک میگم الهی سالهای سال کنار هم خوش باشین
پرهام جونم روزت مبارک

خیلی خیلی ممنون -
مامان باران
17 مهر 90 18:27
سلام جاتون توی این مدت خالی بود سالگرد ازدواجتون مبارک باشه .امیدوارم همیشه خوشبخت باشید.

واقعا خالی بود ...! چقدر خوبه دوستانی به این با معرفتی داریم . نمیدونم چطور تشکر کنم.
مامان محمدجان
17 مهر 90 18:54
سلام سالگرد یکی شدنتون و تولد یکتا جون و روز کودک رو تبریک میگمممممممممممم

از بابت همه این تبریکات خالصانه تشکر میکنیم .
مامان علي خوشتيپ
17 مهر 90 21:35
با نام رضا به سينه ها گل بزنيد
با اشك به بارگاه او پل بزنيد
فرمود كه هر زمان گرفتار شديد
بر دامن ما دست توسل بزنيد
ميلاد امام رضا مبارك

سالگرد عقدتون هم مبارك
تولد يكتا جون مبارك
روز كودك به پرهام جون مبارك
دندون دردتون مب... ااا نه ببخشيد ايشالله زودتر خوب شيد

تولد امام هشتم را به شما تبریک میگیم
ممنون و متشکر
دندون را هم کشیدیم و خلاص !
فریبا
18 مهر 90 0:14
سلام
به به
بی اینکه لوس بشید عزیز هستید
به مامانی خسته نباشی میگم
سالگرد پیوندتون هم صمیمانه تبریک میگم
تولد یکتا جون هم مبارک همیشه شاد و سالم باشید

سلام
نظر لطفتونه
واقعا خسته نباشه ! نگهداری نی نی به خدا راحتراز نگهداری منو پرهامه !
ممنون
بازم سپاس ...
لواشک
18 مهر 90 2:48
سلام سالگرد عشقتون مبارک چه عجبه بالاخره شمارو دیدیم کماکان منتظرم بدونم اون نی نی دوم کیه بگین دیگه آقا محسن اذیتم نکنین
لواشک
18 مهر 90 2:49
راستی یادم رفت بگم پاییزتونم مبارک امیدوارم ریزش هربرگ آمینی باشد برای آرزوهای قشنگتون به مامانی هم تبریک بگین

چه دعای قشنگی . ممنون
Rahro
18 مهر 90 10:23
تو به احساست بیاموز نفس نکشد هوای دلها آلوده است اینجا فاصله یک عشق تاعشق بعدی یک نخ سیگار است...
مامان پارسا جون
18 مهر 90 11:15
عیدتون مبارک روز کودک به پرهام خوشگله مبارک سالگرد عقدتون مبارک تولد یکتا جونم مبارک خیلی زیبا احساساتتون رو بیان کردی بابایی
مامان آرین
18 مهر 90 20:25
به به سلااااام جاتون خیلی خالی بودهااااا

روز کودک رو به پرهام جون تبریک میگیم

سالگرد عشقولانتون هم مبارک باشه خیلی با احساس نوشته بودین (از آقایون بعیده )
آرزو میکنم همیشه سالیان سال همین احساس گرم و قشنگ رو داشته باشین و عشقتون روز به روز شعله ور تر بشه . پرهام گلم رو ببوسین حساااااااااااااااااااابی

علیک سلام ...! واقعا ؟!
ممنون
از آقایون بعیده ! پ ن پ فقط خانمها بلدن ...
پرهامو حساااااااااااااابی میبوسم
ثبت خاطرات کودکی
19 مهر 90 9:21
امیدوارم با آمدن پاییز هر یک برگ که میافته یک دونه از غمهای دلت کم بشه و دیگه هیچ وقت ناراحت نباشی.این پیوند زیبای دوست داشتنی هم بر شما مبارک.

یعنی ما اینقدر غم داریم و نمیدونیم ! انشالله که دل همه خوش باشه و هیچکی غصه دار نباشه ...
ممنون
هستی
19 مهر 90 10:04
سلام زن داداش و داداش خان گرامی
سالگرد عقدتون را تبریک مفصل می گم بهتون خیلی خوشحالم که خوشحالین براتون روزهای بهتری را آرزو می کنم انشاالله هر روزتون بهتر از دیروز باشد

پرهام جان را هم ببوسینش
تولد یکتا جان هم مبارک
چند ساله شده؟؟؟؟؟؟؟؟
به مدل لواشکی اون نی نی که تو راهه به منم بگین کیه مردم به خدااااااااااااااااااااااااااااااا
نگرانتون شده بودم هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
انشاالله همیشه به بچه داری باشد

خیلی ممنون آبجی گرامی
یکتا متولد 1384 - دقیقا یکسال بعد از عقد ...
ای بابا خب زودتر میگفتی ... نی نی پسر دایی پرهامه !
این چه دعاییه : انشالله همیشه به بچه داری باشد ! آبجی زمان قدیم که نیست ! یک یا دو بچه کافیه !
هستی
19 مهر 90 10:05
روز کودک مبارک کودک باهوش و مهربان پرهام جان عزیزدلم
سپیده صبح
19 مهر 90 10:07
سلام به بابای پرهام
چه قلم خوبی دارید آقا محسن
امیدوارم در کنار همسر مهربان و فرشته دوست داشنتیتون شاد و ییروز باشید

سلام علیکم !
زیبا می بینید
برای شما هم آرزوی موفقیت داریم
هستی
19 مهر 90 10:23
یک کم هم به فکر ما باشین نگران پدر و پسری می شیم متولد نیمه مرداد ماه
خب گناه داریم
راضی نشین ما اینقد دل نگرانی بکشیم خب

واسه چی آبجی ؟ به خدا اگه راضی باشیم شما نگران باشی ...
فهیمه مامان پرهام
19 مهر 90 10:47
____________.♥. ____________.♥♫♥.____________.♥. * ____________.♥♫♥♫.______-.♥♫♥. * ____________.♥♫♥♫♥._-.♥♫♥♫. * _____________.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * ______-.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * _.♥♫♥♫♥♫♥♥♫♥♫♥♫♥♥♫♥♫♥. * . * ______-.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * . * . * .. ___________.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * . * . * .. ____________.♥♫♥♫♥._-.♫♥♫♥. * . *. * . * .. ____________.♫♥♫♥.______-.♥♫♥. * .* .. ____________.♥♫♥.____________.♥. * . *. _____________.♥ ┊  ┊  ┊  ┊ ┊  ┊  ┊  ★ ┊  ┊  ☆ ┊  ★ ☆ درسته دیر شده اما هم روز کودک رو و هم سالگرد عقدتون رو تبریک میگم و براتون آرزوی خوشبختی می کنم. امیدوارم پرهام جون همیشه بهونه زنده و پویا نگه داشتن عشقتون باشه
هستی
19 مهر 90 10:49
برای همه اونایی که دوست دارن مثل شما روزهای شما را بچشن دعا کنین
فهیمه مامان پرهام
19 مهر 90 13:02
به به چه عجب قابل دونستین؟؟؟!!!!!!!!!!!!! ولی ببخشین که پست هام طولانیه اگه فرصتش رو ندارین من ناراحت نمیشم اگه فقط برا عکسا نظر بدین، بازم شرمنده م
ممنون از لطف تون، به مامان پرهام جون سلام برسونین و تبریک هم بگین برای خاله شدنشون
به هر حال از دیدن جوابتون هم خوشحال میشم



شرمندم نکنین تو رو خدا ... اتفاقا همش را خوندم - خیلی خوب مینویسین
بزرگوارید
مامان سارا
19 مهر 90 15:17
سلام
خيلي خوشحال ميشم وقتي ميبينم بابايي شروع به نوشتن خاطرات بچه اش ميكنه . آخه بيشتر مامانا اين كارو انجام ميدن. در كل حس ميكنم آقايون زياد علاقه به اين كار ندارن ولي معلومه كه شما خيلي باذوقين . بهتون تبريك ميگم
سالگرد ازدواجتون رو هم تبريك ميگم و اميدوارم ساليان سال كنار هم به خوبي و خوشي در كنار پرهام جون زندگي كنين .
وبلاگ قشنگي دارين خوشحال ميشم به منم سر بزنين. اگه موافقين كه تبادل لينك داشته باشيم بهم اطلاع بدين تا منم شما رو لينك كنم

سلام - به وبلاگ ما خوش اومدین
دلگرمی دوستان باعث شده من به کارم ادامه بدم ...
ممنون
چرا وبلاگ شما باز نمیشه!؟ تبادل لینک را هستم !
فریبا
19 مهر 90 15:51
سلام ممنونم از لطفی که دارید اره از تبریک به عنوان کودک دیروز هم ممنونم بسی لذت بخش بود برام اره واقعا یه جور کمبوده
مامان اميرمهدي كوشمولو
19 مهر 90 21:02
الهي كه هميشه كنار هم باشين و شاد
واقعا بچه ها گره هاي محكم پيوند مامان باباها هستن..
پرهام جونم روزت مبارك و همينطور سالگرد عقد بابايي و مامانيت هم


سپاسگزارم
مامان پاتمه و آویسا کوشولو
20 مهر 90 12:22
سلام بابایی
چقدر دلم برای نوشته های شما و مخصوصا برای پرهام جون تنگ شده بود
اول تبریک رو به مامانی میگم بابت خاله شدن که تجربه کردم و میدونم شیرینه.
دوم بازم به مامانی میگم بابت سالگرد زناشویی
سوم بازم به مامانی میگم بابت یک عدد شوهر همراه که زحمت پرهام خان رو میکشه
دست آخر هم یه خسته نباشید به بابایی میگم
ما آدرس شما رو گم کرده بودیم! چون لینک هامون به هم ریخته شده شما هم که ماشالله یادی از ما نمیکنین! اینه که امروز به مغز مبارک فشار آوردیم و عباراتی توی گوگل تایپ کردیم که ما رو به اینجا رسوند.

واسه پرهام و اون عکس نازش که دخمل شده

سلام علیکم - ببخشید که گوگل آدرس ما را دیربهتون تقدیم کرد !
(چه عباراتی سرچ کردین که رسیدین به ما ؟! )
اولا تا آخراّ ممنون - ایشالله بازم خاله بشید و کیف کنید ! تبریک سالگرد زناشویی هم که باید به مامانی بگید !!! تا باشه از این زحمتها...!شوهر همراه که همیشه باید در دسترس باشه با شارژ کامل - خوبه والله تشبیه خوبیه !!!! و بلاخره سلامت باشید . مرسی !
دروغ نگم من توی این مدت اومدم به دیدنتون ولی کامنت نذاشتم ولی چشم انشالله از هفته آینده سرم خلوت میشه و بیشتر خدمت میرسیم .
اینقدر نیومدین که نمی دونین پرهام صاحب یک آبجی هم شده !

مامان پرهام
20 مهر 90 16:45
سلام. همه شون با هم مبارکه!
هستی
20 مهر 90 23:30
سلام داداش
پس انشاالله نی نی بعدی هم مادر پرهام جان عمه می شن . خدا را شکر
چشمتون روشن انشاالله به سلامتی
منظورم از دعایی که انشاالله همیشه به بچه داری باشه یعنی این که مشکلات و سختی های زندگی فقط همون بچه داری باشه که سخت ترین لحظاتش با یک لبخند نی نی شیرین می شه و انگار دنیا را دادن به مامان و باباییش .
منظورم این بود که درد و ناراحتی دیگه ای نباشه دلمشغولی دیگه ای نباشه
مشکل دیگه ای نباشه
کوچولو تر که بودم می گفتم 12 تا بچه میارم

سلام
انشالله
به نظر من 12 تا زیاده ! چون دوازدهمی باید رو نیمکت ذخیره ها بشینه و غصه میخوره !
مامان اسراواسما
22 مهر 90 7:46
سلام !خسته نباشین .وبتون عالیه خیلی هم خوب مینویسیناگه اجازه بدین میخوام لینکتون کنم.منتظر اجازه نامه تون هستم .درضمن همه مناسبت هایی که نوشتین ,مخصوصا اولی, مبارکتون باشه.اینم برای پرهام جون

سلام و سلامت باشین . نظر لطفتونه ...
اختیار دارین باعث بسی خوشحالیه که با خانواده شما آشنا میشیم - شما هم به جمع دوستان خوبمون میپیوندید با اجازه ! ( نامه نگاری نمیخواد ! حضورا میام وبلاگتون ...! )
بازم ممنون
شهرزاد مامان حسین
22 مهر 90 15:09
خدا حفظش کنه این پسر ناز و دوست داشتنی رو.

خیلی خیلی ممنون دوست عزیز
فهیمه مامان پرهام
23 مهر 90 13:58



ما بیشتر !
مامان محمدرضا
23 مهر 90 14:56
. . ¸,’ ¸,. . ¸ `-,”~-~’,¸,.¹-~-._¸,.سلام
. . . . ) . ‘”¨ . .):. .`-,;:.`,’;;‘¸,.¹¯¸¸,.-
. . .,-’ , , , , ,-‘;:.. . .`-¸;:.`,’--~’`,¯-.,¸_,
. . (. ,•¸,-~’¨|;;;::.. .. . “-,;:/,`,-~-~¬¯. . . . . . .¸,..,¸ . . . . .¸,.-~--.¸_
. . . ¨`” . . . .|;;;:::.. . .. . ¯¯`*¬~---~~¬¬”``~-,;:;;`”~--~”:;;::,-“’’``¯¨`
. . . . . . . . . \;;;::… . … , زود بيا آپمو ببين .... ¨`-,;;:;;::;;::;:;:`¬~-.¸
'``````````````/;;;:;::… ,, ..:;, :… ,, .. :;,:;,. . ., ¸ . . . .`,;;:;:::;:;:;;-~”`¨
, . . . . . . . .|;;::;:... .:; .:;;¸ . . ,, ..:;,, .. :. . ..:’ .. . . |;;::;;:;:;;”-~¬~-.,¸.-~’
. . . . . . . . . \;;::.. . `` .:;;;, . . . ,, ..:;, :… ,, .. :. . . . ,’`”~-,;;:;:;;.¸.,~--“`¨
. . . . . .¸.-~¬”`,-‘;:. . ..:;;::... .. .. . .. ... ..:;;. . . . .,’ . . . .`”*”`¯
. . . . . l’:,~-¬`;;:¸.-~¬”```”¬~--~¬, ..:;;¸-‘¨¯`\;:.. ./
. … . . |`|/`”,-‘¯ . . . . . . . . . . . . .`,.::;;\ . . . `,;:.\
. . . . . .l,/`/,.¸ . .با اين اسب بيا . . . . ).::;;\ . . . .`¸;:`,
. . . . . ./ (-.¸ ) . که زودتر برسي ..-“.:,-“’ . . . . . \;:./




الان میام...
اگه نیومدم بدون که از اسب افتادم . آخه گواهینامه اسبی ندارم ! الهی به امید تو ... دیدار دوستان واجبتره ...
مامانی طاها
23 مهر 90 19:27
گاهی وقتا پیش میاد که نمی تونیم زود به زود آپ کنیم عیبی نداره بابایی
سالگرد عقدتون با تاخیر مبارک و البته روز کودک هم با تاخیر خیلی بیشتر مبارک

میترسم خاطر عزیز دوستانمون را ناخواسته برنجونم چرا که همیشه در قلب ما جای دارند و ادب حکم میکنه احوالی بجوییم و دیداری تازه کنیم
بابت هر دو تبریک یک دنیا ممنونم
مرضيه
24 مهر 90 0:45
مامان پرهام
24 مهر 90 10:58
خوشبختی یك سفر است، نه یك مقصد ...
هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد.
زندگی كنید و از حال لذت ببرید (مصطفی ترهانی)


حرف حساب جواب نداره ... باریکلا به این آقای مصطفی
مامان آريا
24 مهر 90 11:30
سلام به بابايي و پرهام خوشگل خاله
خبري ازتون نيست
مي گم بابايي براي سالگرد عقد كادو چي دادين چي گرفتين
بوس براي پرهامي خاله

سلام
مدتیه سرما خوردم و جون ندارم ! چند روز افتادم تو خونه ... از اون سرماخوردگیهای مرغی و خروسی !
( اینا را گفتم که خودتون بفهمید کادو که ندادم هیچ ، صداشم در نیاوردم ! شما هم خواهری کن ...
شهرزاد مامان حسین
24 مهر 90 14:14
سلام. متشکرم از نظر لطف شما. با اجازتون وبلاگ این پسر گل رو لینک می کنم

سلام
خواهش میکنم - خودتون صاحب اختیارید باعث افتخار ماست
مامان آريا
24 مهر 90 14:52
اميدوارم هرچه زودتر كسالت بر طرف بشه امان از اين فصل پاييز و زمستون و انواع مريضي ها تورو خدا مواظب پرهامي باشين مريضي ازتون نگيره

ممنون- عجب مریضیه بدیه ! خیلی مراقب باشین
مامان اسراواسما
24 مهر 90 17:27
سلام!شما هم لینک شدین.خوشحالم که یه دوست خوب دیگه به جمع دوستام اضافه شدبرای پرهام جون

سلام - لطف دارین
فهیمه مامان پرهام
24 مهر 90 20:18
_____████ ____________ _____██████ ___________ ____████████__________ ▌ ___███____███_________ █ ___██_______██__________▌ __███________█__________▌ __▌●█________█_________█ __███_______ █_________█ ___██_______█________██ ____________██_______██__▌ ____█______██______███_ █ _____▌_____██_____████_█ __________███___█████_█_█ ________███__██████__█_█ ______███__████____██_█ _____███_█████_████_█ ____████_██████_███_█__▌ ___████_█ █__███ _█__██_▌ __█████_████_▌_█_███_▌ _█████_██___██___██_█ _█████_███████_███__█__██ _███_▌███___██____██_███ _███_▌█████___███__█__█ _████_▌▌___█__█_██████ __██████_████__▌_████ ___█████_____████████ ._=--███████████████ _=--=_-████████████ =--_=-_=-█████████ ,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~- .*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~- *•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.
بهار(مامانی شهراد)
25 مهر 90 8:42
salam salgarde ezdevajetun mobarak enshala hamishe khoshbakhto payande bashid

salam - mer30
مامان پرهام
25 مهر 90 9:05
چرا آپ نمیکنید؟

کمی کسالت به علاوه کمبود وقت !
سپیده صبح
25 مهر 90 10:04
چه با مزه
من اینجا رو تازه دیدم
ای ول به بابا محسن
خوش به حال پرهام که مامان و بابای توپی مثل شما داره


توپی از خودتونه ! شایدم چشماتون توپ میبینه ...!
سپیده صبح
25 مهر 90 10:41
ببخشید من نمیدونم شما کجا هستید؟
نه غار نخجیر رو هنوز موفق به دیدنش نشدم
کجا هست؟

براتون کامنت گذاشتم
هستی
25 مهر 90 15:31
سلام داداش
خدا بد نده چرا مریض شدی
بدخواه داری بده عکسشو جنازه تحویل بدم
می گم درد و بلاهات بخوره توی سر بدخواه هات
چرا اینجا را به روز نمی کنین ؟
می خواهین یک بخش بذارین درد و دل های عمه بیام خودم براش بنویسم هر روز
بابا بنویسین دیگهههههههههههههه

سلام آبجی
خدا بد نمیده.
بدخواه که دارم ! همین ویروسها !
چشم مینویسم ....
ترنم
25 مهر 90 16:04
.سلام دوست نايس خودم . .سوال اپ شده اماده كردم لطفا با صبر حوصله چون برام مهمن و شايد نتيجه كامنت ها برا خودتم جالب باشه . .*******حتما بياي از دست ندي اين آپ رو**********. اگه با تبادل لینک موافقین منو با اسم وبم بلینکین و بگین با چه اسمی بلینکمتون این ادرس لوگومه بذارینش تو وبتون لطفا
مامان آريا
27 مهر 90 14:05
سلام اميدوارم حالتون بهتر شده باشه
پرهامي خوبه؟

سلام - به لطف شما - بد نیستم
پرهامی هم سلام میرسونه
فریبا
28 مهر 90 14:51
سلام
خوبید؟
کجایید؟
چرا خبری نیست ازتون

سلام
ممنون - خوبیم
مامان اسراواسما
28 مهر 90 18:05
واااااااا!من بازم به روزم !اونوقت شما هنوز درجا میزنینسربازی نرفتین؟یا اینکه اونجا کم درجا زدین الان دارین جبران میکنین

تو وبلاگ نویسی ما به گرد مامانها نمیرسیم !
برای من همیشه سواله که چطوری میشه یک گروهان از خانمها یکجور لباس میپوشن و یک ساعت خبردار بدون اینکه 100 نفری با هم حرف بزنن جلوی فرمانده سکوت میکنن !
کاش خانمها هم سربازی میرفتن ...!
مامانی طاها
28 مهر 90 21:26
لواشک
29 مهر 90 2:49
سلام دلم براتون تنگ شده برا نوشته های شما و عکسای پرهام همین!!

سلام
خودم هم دلم تنگ شده ! چشم آپ مینماییییییم !
مامان سارال و صبا
7 آبان 90 23:37
سلام.خیلی دیر بهتون سرزدم..معذرت میخوام.سالگرد ازدواجتون رو بهتون تبریک میگم.امیدوارم زندگیتون همیشه پراز مهرو محبت باشه وسالهای سال این روز قشنگ وبیاد ماندنی رو در کنار پرهام عزیز جشن بگیرید

سلام . متشکرم