نوروز 92
سلام به همه دوستان خوب و با وفامون . آرزو داریم سال جدید را با سلامتی و شادکامی شروع کرده باشید و تعطیلات خوش بگذره .
سال 91 هرچه بود گذشت و علت غیبت ما را بگذارید به پای نداشتن اینترنت ! هر چند که از من بعیده
خماری اینترنت کشیدن ! گاهی با گوشی توی گوگل و... اما مثل غذا خوردن به سبک چینی ها دق مرگ میکنه آدمو ...
حالا ... فراز و نشیب سال گذشته زیاد بود فقط اوناییکه به پرهام مربوطه را میگم مثلا ایشون به مهد کودک
تشریف میبردن که این خودش کلی حرف برا گفتن داره
و اینکه یک نی نی جدید ....
صبر کنید ادامه بدم ... ( چشم شما هم روشن ... قربان شما ...)
داشتم میگفتم .... ایشون پسر دخترخاله ی پرهام هستند ... که اواخر تابستان به دنیا اومدن و
به بابا و مامانش تبریک میگیم و دعا های خوب خوب برای امیرعلی جان داریم .
ایشون هم که معرف حضورتون هست . پسر کوچولویی با سئوالات بیشمار و اظهارنظراتی کودکانه
که لقب مرد کوچک بیشتر برازندش شده . آرزوش بزرگ شدن و قدکشیدنه ! هرکاری که ما بهش اجازه
نمیدیم انجام بده میگه خودم بزرگ بشم میتونم ... هنوز تمام حروف را نمیتونه ادا کنه و همین بامزش میکنه ! خلاصه اینکه بازیگوش و پرانرژی . ناگفته نماند خیلی وقتها بی دردسر تنهایی بازی میکنه
و اگه من طاقت بیارم و نپرم وسط بازیش سرش به کار خودش گرمه ! چون میدونم لذت بازیش صد برابر میشه و گذشته از خنده و شوخی میتونم خیلی مفاهیم دنیای بیرون را بهش یاد بدم .
انصافا بچه های امروزی بیشتر وقتشون توی خونه تنها و در محیطی محدود صرف میشه باید درکشون کنیم و بذاریم گاهی خودشون را خالی کنن . بچه اند دیگه ... اینقدر گیر ندید بشینه ...! از یجا نشستن
کسی به جایی نمیرسه . خدا گفته از تو حرکت از من برکت . باید جنب و جوش کنه ... خداییش شما
چقدر آرزو میکنید مثل فنر از جا بپرید برید تو آشپزخونه یک لیوان آب بخورید و برگردید پای تلویزیون! اکثر ما وقتی میشینیم با لدر باید تکونمون
بدن ! دیگه بچه ها را به تنبلی وادار نکنیم .
چند روز پیش اصفهان بودیم چند سالی بود نرفته بودم . از دیدن خشک بودن زاینده رود خیلی تاسف خوردم و با خودم گفتم چه بر سر این آب و خاک داریم میاریم؟! سالها این رود زنده بوده و زندگی میبخشیده آخه چــــرا ...!؟
انشالله سال پربرکتی باشه و درهای رحمت الهی بر ایران و ایران دوستان واقعی باز باشه ...