گل پسر ما پرهامگل پسر ما پرهام، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

حرفهای بابایی (پرهام و بابائیش )

غیبت بابائی

1390/4/28 9:05
نویسنده : بابا محسن
533 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به مهربانان و دوستان خوبمون . نیمه شعبان بر شما مبارک باشه .

بابائی یک مسافرت کوتاه بوده و تازه برگشته . ضمنا علی اینا امروز رفتند مشهد . ولی به علت گرمای هوا بهترین کار موندن توی خونه است !

پی نوشت :

بچگی هام از تعطیلات تابستون لذت میبردم ولی دیگه از این بعدازظهر های طولانی و گرم و کسل کننده بیزارم . دوست ندارم انرژی منفی بدم اما دست خودم نیست ...بیحــــــــــــــــالم ! خمیازه

پی نوشت ٢

الان متوجه شدم پدر بزرگوار یکی از مامانهای مهربون وبلاگی رفت پیش خدا ...ناراحت از همین جا برای بازماندگان صبر و برای آن مرحوم رحمت و آمرزش ایزدی مسئلت داریم ( وبلاگ نازدار مامانش ماهان )

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (16)

مامان پرهام
25 تیر 90 20:44
سلام مشهد از تهران خنک تره. پس علی آقا کار خوبی کرده!

شهر خودمون هم بد نیست .
مامان سید ابوالفضل
26 تیر 90 4:13
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره
و المستشهدین بین یدیه . . .
عید شما مباااااااارک

از شما هم مبارک
فهیمه مامان پرهام
26 تیر 90 10:08
همه می گویند برای ظهورش صلوات
کاش این جمعه بگویند به یمن حضورش صلوات

.......... .............

عیدتون مباررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررک

عید شما هم مبارک
مرضیه
26 تیر 90 20:01
به سلامتي سفر خوش گذشت

بدون خانواده خوش میگذره ؟!
فرشته مامان امين رضا
27 تیر 90 7:57
سلام
رسيدن بخير خوش گذشت .
پرهام خوبه؟

ممنون . پرهام هم سلام میرسونه .
مرضیه
27 تیر 90 13:14
سلام آپم خوشحال میشم بهم سر بزنی

به روی چشم
فهیمه مامان پرهام
27 تیر 90 19:08
من که از بی حالی و بی حوصلگی دارم می میرمممممممممممممممممممممممممممم


مریم
28 تیر 90 10:25
سلام مسافرت خوش گذشت
بابایی الان اول صبحه و خواهشا موج منفی نفرست دیگهههههههههههههههههههههههه
ما هم بی حال میشیم

بد شد یکم خنک شدی ؟!
هستی
28 تیر 90 11:28
سلام پرهام جان
عجب دنیایی است یک روز تولد می گیریم یک روز ختم
برای بازماندگانشان طلب آرامش می کنم خدا صبرشون بده

بله دیگه ... انشالله دیگه از این خبرها نشنوی
مامان طاها
28 تیر 90 12:15
سلام رسیدن به خیر امان از دست این گرماو این وروجک ها من که دوست (دارم) هرچه زودتر شب بشه تا طاها بخوابه و سرم آروم بگیره

شما هم گرمتونه ؟! با اجازه جمله تون را تکمیل کردم
مامان آريا
28 تیر 90 14:13
سلام بابايي مرسي كه ما را هم در جريان فوت پدر دوستمون قرار دادي
پرهام جونم ببوسين

باید در شادی و غم کنار هم باشیم
فریبا
28 تیر 90 17:42
سلام
عید شما هم مبارک گر چه با تاخیره
امان از هوای گرممممممممم
برای دوستمون هم صبر خواستارم
و ممنونم که خبرمون کردی

هوا امروز بهتره ...
مامان پرهام
29 تیر 90 8:42
سسسسسسسسسلام به شما عیدشما هم مبارک باشه با صحبتتون هم کاملا موافقم من هم خیلی بی حالم

واقعا چرا ؟!!!!!!!!!!!!



مامان سارال و صبا
3 مرداد 90 0:24
سلام.ممنون که به وبلاگم سرزدید.تاخیر مرا در پاسخ به نظراتتوت رو ببخشید.خوشحال میشم باهم تبادل لینک داشته باشیم.باسپاس


مامان سارال و صبا
5 مرداد 90 2:29
سلام.خسته نباشید.این موضوع که تولد دوستان پرهام رو بهشون تبریک میگید کار خیلی جالب وارزشمندیه.به نظر من یک هدیه ی خیلی خوبه واسه اونهااز طرف پرهام جان.هدیه ای که هرچند از مسافتها فاصله داده میشه اما ماندگاره وبیاد ماندنی....

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد ...
امیدوارم همونجور که فرمودید باعث خوشحالیشون بشه و نیت منم غیر از این نیست .