یک سفر
ما در هفته گذشته یک سفر کوتاه به تهران و کرج داشتیم . تهران خونه خاله پرهام وکرج خونه عمه پرهام ... بد نبود در کل خوش گذشت با اینکه ما هر جا میرفتیم برف و بارون دنبالمون میومد و بیشتر توی خونه تشریف داشتیم..! نکته جالبش لحظه ورودمون به خونه ها بود و هیجان پرهام از دیدن این همه وسایل خونه که دم دستش بود...! و من و مامانش که بی رحمانه هر چه بود به بالاترین نقطه انتقال میدادیم جوری که صاحب خونه هم دستش نمیرسید...! بیچاره تلویزیون ال ای دی خاله اولش چقدر نو بود...! البته تنها تلفات ما اونجا شکستن یک پارچ آب و یک استکان بود که به قول معروف اونم قضا بود که زد ...
نویسنده :
بابا محسن
8:35