ساز مخالف !
اینروزها پرهام خیلی ساز مخالف میزنه ! یعنی بیشتر مواقع در پاسخ به درخواست ما ناخوداگاه میگه " نه ...! " حتی اگه قلباً موافقش باشه !
توی اینترنت جستجو کردم و متوجه شدم ، بچم کاملا طبیعی و نرماله ! و اینها نشانه رشد شخصیتی و استقلال این دوران از زندگیشه !
تازه برای ما هم تعیین تکلیف میکنه : بابا اینجا نشین ... دراز نکش ... آب نخور ... نخواب ... اِصه بِدوو ... ( قصه بگو ) نقاشی بکش ... ماشین بکش .. لُدر بکش ... بیا دنبالم ...این غذا را دوست ندارم .... این لباس نه ...
تحمل این حرفها و کاراش گاهی وقتها خیلی نفس گیر میشه . بخصوص که پشتکار عجیبی هم داره تا به مراد دلش نرسه ول کن نیست !
خدا یک دلی به پدر و مادرا داده از حباب صابون نازکتر ! از هزار بارش یکبار آمپر میچسبونی ، فوقش یک چشم غره و اخم ... می بینی اون از ما بدتر : اول لباش جمع میشه ... چشمها پر اشک ... یهو انفجار گریه ! هنوز از جلوی چشمات کنار نرفته که به خودت میگی کاش اینبار هم حوصله میکردم ... و یک کشمکش سخت با خودت پیدا میکنی که زودتر بری از دل کوچیکش درآری یا کمی صبر کنی این تنبیه اثربخش بشه ! اما کدوم تنبیه ! مگه الان مستحق تنبیهه ؟
یک خصوصیت بارز پرهام حفظ و حراست قلمروشه . هیچ بچه ایی حق نداره با اسباب بازیش بازی کنه مگر پرهام اجازه بده ! هر بچه ایی بی اجازه پرهام دفتر و کتاب پهن کنه ، مسولیت حفظ اموالش با خودشه !
درسته به نظر اخلاق بدی میاد و ما دایم میانجی گری میکنیم که قضیه ختم به خیر بشه ولی محاسنی هم داره و از حالت معکوسش خیلی بهتره ... ( متولد مرداده دیگه ...! )
اینم مهندس پرهام