در حاشیه مسابقه نامگذاری
ما که گفتیم چرا پرهام شدی ... ( کد 10 )
ببینیم نظر خودش چیه ؟
پرهام .... پرهــــــــــــام ... کجایی بابائی ...! بیا بگو ببینم اسمتو چندتا دوست داری ؟ "ده"
چندتا " ده "
پس چرا میخندی ؟
آهان ازش خاطره داری ؟!
میدونم ... اونروز تو بیمارستان وقتی خانم پرستار برای تکمیل مدارک نوزاد اسممو پرسید منم بی اختیار گفتم پرهام ...! خانم پرستاره از خنده مامانی فهمید سوتی دادم - گفت پرهام میخواد بره دنباله کارای خودش ؟! بعد باباش میخوای چکار کنه اونوقت ...! بعد مثل ندید بدیدها جلوی صورتت گفتم " پـــرهام به بابا نخندی " از برخورد نفسم یهو چشماتو بستی ... ولی انگار که از تلفظ اسمت خوشت اومد ... ( شایدم با خودت گفتی بابای مارو باش هنوز نیومده مارا فرستاد تو صف صندوق بیمارستان حتما فردا هم میگه برو نون بگیر بچه ... )
الان هم وقتی به صورتم نزدیکی ، میگم "پـــرهام " چشماتو تنگ میکنی از خنده ریسه میری ... اما انگار اسم پرهام ساخته شده برای پرهام و پرهام آفریده شده با این اسم .به قول معروف بهش میاد .
پرهامه بابا کیه ؟ " من " کی با پرهام بازی کنه ؟ " بابا " .... اگه خرابکاری کردیم کجا فرار کنیم " دد " به مامان چی بگیم " بو ئو " اونوقت پسر کی میشی ؟ " مامان " تا ساعت چند " ده " یک وقت خسته نشی از این همه حرف زدن ؟ " نــــه "
قربونه صداقتت ... " باشه "