با کمی تاخیر تولد یکی از دوستان خوب پرهام ( سعید رضا امید مامان بابا ) را بهش تبریک میگیم و با اجازه یک عکس دونفره وبلاگی هم انداختیم که اینجا به یادگار ثبت میکنیم . چند روز پیش مادرم به خاطر جراحی چشم ( آب مروارید ) در بیمارستان بستری شد که الحمدالله عمل جایگزینی لنز مصنوعی بدون بیهوشی کامل انجام شد و حال مامان بزرگ هم الان خوبه و پرهام بازم میتونه بره طبقه بالا و از خوراکیهای مخصوص و سفارشی بهره مند بشه . خوبه والله !!! پرهام راهشو بلد شده چون مامانی بهش گفته باید قبلش اجازه بگیری . میاد انگشتشو مثله بچه مدرسه اییها میگیره جلو صورتش و اجازه میگیره ! هنوز جواب مثبت ما را نگرفته تو پله هاست ! خلاصه خیلی بامزه داد میزنه " مصوم جون " (...