گل پسر ما پرهامگل پسر ما پرهام، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

حرفهای بابایی (پرهام و بابائیش )

پرهام قول داده

غذای مورد علاقه شما چیه ؟ توی نوشیدنیها کدوم را ترجیح میدید و معمولا از خوردنش به هیچ عنوان نمی گذرید ؟ اگه به هر دلیلی مجبورتون کنند تا اخر عمر مثلا چای نوشابه دوغ بستنی نون ... نخورین چه حالی بهتون دست میده ! فکر کنم منظور من را از این مقدمه متوجه شدید... بله آقا پرهام دیگه نباید *** بخوره !  وقتی این چند روز بابایی رفته بود ماموریت ، مامانی هم ماموریتش را شروع کرد و تقریبا یک روزه پرهام کاملا توی ترکه ! ناگفته نماند این آقاپسر مثل مرد با وسوسه های نفسش مقابله کرده و خداییش همکاری میکنه ... شما هم دعا کنید این پروژه ختم به خیر شه ! در ضمن خدا کنه همیشه سالم باشید و هیچوقت مجبور نباشید خوراکی مورد علاقتون ...
10 اسفند 1389

حال بابایی خوب نیست

 سلام دوستان خوبم مطلب جدیدی داشتم که حیفم اومد اینجا بذارم چون دلم نمی خواد کوچکترین ناراحتی شما را ببینم  اما چون مطمئنم دل با صفای شما مثل آیینه صیقلیه و حرف دل لاجرم بر دل مینشیند یک نگاهی به وبلاگ اول پرهام بزنید و با نظراتتون منو آروم کنین لطفا ...   www.puyamehr.blogfa.com   ...
5 اسفند 1389

یک اتفاق یک شروع

 قرار بود مامانی هم کمی اکتیو بشه و توی این هفته با دست خط خودش مطلب بذاره و شخصا از لطف و محبت شما دوستان که یادی از این خانواده کوچولو میکنید و این پریشان وبلاگ شوهرشو تحمل میکنید حسابی تشکر کنه اما ... بله اما ... اما اینجوری شد که نشد . الان تعریف میکنم : دیشب داشتم فکر میکردم پرهام در روز چند دفعه زمین میخوره و پا میشه ؟ چرا ما دیگه اینجوری نیستیم ؟! یکبار که بیافتیم به راحتی پا نمیشیم و همش دنبال یک دستیم که بلندمون کنه ! منظورم شکستهای زندگی است و نا امیدی ما ... پرهام تقصیری نداره تازه راه افتاده و حالا حالا باید زمین بخوره و یاد بگیره خودش هم پاشه ، ناگفته نماند  به قول مامانش طراحی و...
1 اسفند 1389

میلاد دو نور مبارک

 بهار بی خزان، روی محمد بهشت جاودان، کوی محمد معطر ساخت گلزار جهان را شمیم تار گیسوی محمد عرض تبریک و تهنیت به مناسبت میلاد با سعادت بهانه هستی خاتم الانبیا حضرت محمد صل الله علیه و آله وسلم و همچنین میلاد فرخنده  حضرت امام جعفر صادق علیه السلام  خدمت آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و تمامی مسلمانان و شما دوستان گرامی ...
30 بهمن 1389

یک نقاشی

 این نقاشی در بزرگترین مسابقه نقاشی بابا مامان ها شرکت داده شده ... چه تضادی توی این نقاشی دیده میشه ؟ کودک درون من چه ها که نکرده ! اینم لینک نمایشگاه عکس ها   http://zahra1389.persianblog.ir/page/paint پی نوشت : با تشکر از مادر گرامی زهرا نازنازی که این بازی قشنگ را معرفی و کارگردانی کردند و قرار شده به بهترین نقاشی جایزه ایی نفیس به رسم یادبود داده نشه چون از اول هم گفته شده بود این صرفا یک بازی وبلاگی است ! وهدف مقایسه نقاشیها نیست . ( خیالتون راحت شد...! ) اما نفس کار زیبا بود و امیدوارم باز هم در قالبی نو تکرار شود و تعداد شرکت کنندگان هم بیش از این ها باشد   &n...
28 بهمن 1389

راه هاي كسب آرامش

  1 -   جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.   2-  افراد آرام دائم  به خود می گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی توان انجام داد پس باید از ادامه زندگی لذت   برد.   3-  حداقل روزی 15 دقیقه را در سکوت کامل بگذرانید و به آنچه که می خواهید در زندگی به دست آورید فکر کنید.   4-  هنگامی که احساس می کنید ذهنتان پر از افکار گوناگون است و هیچ جای خالی در آن وجود ندارد با قدم زدن سعی کنید ذهن خودتان را خالی کنید.   5-   به کودکان نگاه کنید و ببینید چگونه از زندگی لذت می برند. زندگی با...
28 بهمن 1389

معلم من

منم مثله همه باباها دلم میخواد فرزندم روز به روز ترقی کنه و باعث افتخارم بشه ...   شاید این حرف الان برام زوده و خنده دار به نظر برسه ...و بگید مگه پرهام چند   سالشه حالا..! ولی شما که  نمی دونین وقتی یک چیز جدید یادش میدم  و درست انجامش میده چه لذتی داره ... به خصوص تو این سن .  چند شب پیش طبق معمول بی مقدمه سبد آجرهای اسباب بازیشو وسط خونه   ولو کرد... من و مامانش هم با اینکه این خرت و پرتهای خونه  زیاد فرو رفته کف  پامون بازم به یک دندون غروچه کفایت کردیم و ریختیم تو دلمون و توی ذو...
27 بهمن 1389

بعد چهارم اشیا...

هنوز پرهام معنی و مفهوم حرفهای باباشو که نمیفهمه ولی نمیدونم چرا وقتی باهاش حرف میزنم ساکت تو چشمام نگاه میکنه و تا جملم تموم میشه شروع میکنه به تعریف ...! شاید میگه اگه توفهمیدی منم فهمیدم...! اگه تو بلدی حرف بزنی من از تو قشنگتر حرف میزنم ... اشاره میکنه به یک چیزی و میگه بیا بازی ...! یعنی این قدر حرف نزن پاشو عمل کن ...!  تا حالا فکر میکردم از اشیا دور و ورمون به نحو احسن استفاده میکنیم ولی پرهام از " بعد چهارم اشیا"استفاده میکنه : مثلا قابلمه شده بهترین وسیله زیرپای ایشون برای روشن کردن لامپها ...پشتی و بالش برای ساختن مسکن مهر ...! جاروبرقی بهترین وسیله برای سواری ... کن...
27 بهمن 1389

یک سفر

ما در هفته گذشته یک سفر کوتاه به تهران و کرج داشتیم . تهران خونه خاله  پرهام وکرج خونه عمه پرهام ... بد نبود در کل خوش گذشت با اینکه ما هر جا   میرفتیم برف و بارون دنبالمون میومد و بیشتر توی خونه تشریف داشتیم..! نکته جالبش لحظه ورودمون به خونه ها بود و هیجان پرهام از دیدن این همه  وسایل خونه که دم دستش بود...! و من و مامانش که بی رحمانه هر چه بود  به بالاترین نقطه انتقال میدادیم جوری که صاحب خونه هم دستش نمیرسید...!  بیچاره تلویزیون ال ای دی خاله اولش چقدر نو بود...! البته تنها تلفات ما اونجا  شکستن یک پارچ آب و یک استکان بود که به قول معروف اونم قضا بود که زد ...
27 بهمن 1389